زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها
وقتی که آسمان و زمیـن تـار می شود دسـت سیــاه فـتـنــه پــدیــدار می شود یــارب ببین چگــونه علــمــدار لافتی در حـلــقـه طنــاب گـرفـتـار می شـود درخانه ای که مجلس ترحیم مصطفی ست کــوثـر کـتـیـبـۀ در و دیـوار می شـود هـنـگـام ثـبـت واقــعــۀ غـربـت عـلی خون جوهر و قلم نوک مسمار می شود بربازویم نوشته که در کوچه شوهرم بــا یک غــلاف تـیغ عـزادار می شود وقتی که میدوم سوی حیدر؛نفس زدن با سیـنـه شکـسـتـه چه دشوار می شود زینب مـریز اشک که این تـازیـانه ها در کـربـلا بــرای تو تـکـرار می شود |